معنی فارسی grocerly

B1

به معنای مشابه بازار یا فروشگاه مواد غذایی، مکانی که در آن مواد غذایی به فروش می‌رسد.

Relating to or characteristic of a grocery store.

example
معنی(example):

فروشگاه او حس مواد غذایی داشت و میوه‌های تازه همه جا بود.

مثال:

Her shop had a grocerly feel with fresh produce everywhere.

معنی(example):

تزئینات، کافه را حال و هوای فروشگاه مواد غذایی داد.

مثال:

The decorations gave the café a grocerly ambiance.

معنی فارسی کلمه grocerly

: معنی grocerly به فارسی

به معنای مشابه بازار یا فروشگاه مواد غذایی، مکانی که در آن مواد غذایی به فروش می‌رسد.