معنی فارسی groomy

B1

به حالتی اطلاق می‌شود که شخص یا حیوان ناراحت و غمگین به نظر می‌رسد.

Describing a state of being gloomy or appearing sad.

example
معنی(example):

سگ گرانج به نظر ناراحت و تنها می‌رسید.

مثال:

The groomy dog looked sad and lonely.

معنی(example):

او تعبیر ناراحت‌کننده را در چهره‌اش مشاهده کرد.

مثال:

She noticed the groomy expression on his face.

معنی فارسی کلمه groomy

: معنی groomy به فارسی

به حالتی اطلاق می‌شود که شخص یا حیوان ناراحت و غمگین به نظر می‌رسد.