معنی فارسی groose

B1

گرووس به عنوان یک موجود یا شخصیت خیالی شناخته می‌شود که رفتارهای خاصی دارد.

A whimsical or fictional creature known for its playful and silly behavior.

example
معنی(example):

گرووس می‌تواند در بعضی مواقع بسیار بازیگوش باشد.

مثال:

The groose can be quite playful at times.

معنی(example):

ما یک گرووس را در پارک دیدیم که رفتارهای احمقانه‌ای داشت.

مثال:

We spotted a groose in the park acting silly.

معنی فارسی کلمه groose

: معنی groose به فارسی

گرووس به عنوان یک موجود یا شخصیت خیالی شناخته می‌شود که رفتارهای خاصی دارد.