معنی فارسی grossular
B2نوعی کانی با ترکیب شیمیایی خاص که جزو خانواده گارنتها است.
A variety of garnet that typically is green or yellow.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A calcium-aluminium mineral of the garnet group.
adjective
معنی(adjective):
Relating to, or resembling, a gooseberry.
example
معنی(example):
گروسولر نوعی گارنت است.
مثال:
Grossular is a type of garnet.
معنی(example):
من یک سنگ قیمتی گروسولر زیبا پیدا کردم.
مثال:
I found a beautiful grossular gemstone.
معنی فارسی کلمه grossular
:
نوعی کانی با ترکیب شیمیایی خاص که جزو خانواده گارنتها است.
