معنی فارسی grosz

B1

یک واحد پولی یا سکه در کشور لهستان.

A denomination of currency used in Poland.

noun
معنی(noun):

A subdivision of currency, equal to one hundredth of a Polish zloty.

example
معنی(example):

گروژ سکه‌ای است که در لهستان استفاده می‌شود.

مثال:

A grosz is a coin used in Poland.

معنی(example):

او چند گروژ از سفرهایش جمع‌آوری کرد.

مثال:

He collected a few grosz from his travels.

معنی فارسی کلمه grosz

: معنی grosz به فارسی

یک واحد پولی یا سکه در کشور لهستان.