معنی فارسی grotty

B1

کثیف و نامناسب، اشاره به شرایطی ناخوشایند دارد.

In a dirty or unpleasant condition.

adjective
معنی(adjective):

Unpleasant, dirty, slovenly or offensive

example
معنی(example):

اتاق کثیف بود و نیاز به تمیز کردن داشت.

مثال:

The room was grotty and needed cleaning.

معنی(example):

او از کافه کثیف در خیابان دوری کرد.

مثال:

He avoided the grotty café on the street.

معنی فارسی کلمه grotty

: معنی grotty به فارسی

کثیف و نامناسب، اشاره به شرایطی ناخوشایند دارد.