معنی فارسی ground effect
B2پدیده‌ای که در آن هواپیما یا وسیله نقلیه دیگر در نزدیکی سطح زمین، باری بیشتر از وزن خود را تحمل می‌کند.
A phenomenon where air pressure increases under an object close to the ground, enhancing lift or stability.
- noun
noun
معنی(noun):
Any aerodynamic effects occurring due to a vehicle's body or appendages moving in close proximity to the ground.
example
معنی(example):
اثر زمین کمک می‌کند تا هواپیما نزدیک باند فرود بماند.
مثال:
The ground effect helps the plane to stay close to the runway.
معنی(example):
مهندسان خودرو را به گونه‌ای طراحی کردند که از اثر زمین برای پایداری بهتر استفاده کند.
مثال:
Engineers designed the car to use ground effect for better stability.
معنی فارسی کلمه ground effect
:
پدیده‌ای که در آن هواپیما یا وسیله نقلیه دیگر در نزدیکی سطح زمین، باری بیشتر از وزن خود را تحمل می‌کند.
