معنی فارسی ground-based
B1سیستمی یا روشی که در سطح زمین عمل میکند و به زیرساخت وابسته است.
Operating or existing on the ground, as opposed to in the air or in space.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مشاهدههای زمینی برای مطالعه حیات وحش مهم هستند.
مثال:
Ground-based observation is important for studying wildlife.
معنی(example):
سیستم زمینی اطلاعات قابل اعتمادی برای تحقیقات فراهم میکند.
مثال:
The ground-based system provides reliable data for the research.
معنی فارسی کلمه ground-based
:
سیستمی یا روشی که در سطح زمین عمل میکند و به زیرساخت وابسته است.