معنی فارسی groundswell
C1حمایت یا احساس عمومی که به طور ناگهانی و گسترده‌ای شکل می‌گیرد.
A sudden increase in public opinion or support, particularly on a large scale.
- noun
noun
معنی(noun):
A broad undulation of the open ocean, often as the result of a distant disturbance
معنی(noun):
(by extension) A broadly-based shifting of public opinion
example
معنی(example):
حمایت گسترده‌ای از سیاست جدید وجود داشت.
مثال:
There was a groundswell of support for the new policy.
معنی(example):
گستره‌ی نظرات عمومی، تصمیم را تغییر داد.
مثال:
The groundswell of public opinion changed the decision.
معنی فارسی کلمه groundswell
:
حمایت یا احساس عمومی که به طور ناگهانی و گسترده‌ای شکل می‌گیرد.
