معنی فارسی groundswells
B2امواجی که به دلیل تغییرات فشار در آب به وجود میآیند و میتوانند در دریاهای عمیق و سواحل به شکل بزرگتری نمایان شوند.
Waves created by seismic activity or changes in water pressure.
- noun
noun
معنی(noun):
A broad undulation of the open ocean, often as the result of a distant disturbance
معنی(noun):
(by extension) A broadly-based shifting of public opinion
example
معنی(example):
امواج زمینی میتوانند برای موجسواران امواج بزرگی ایجاد کنند.
مثال:
Groundswells can create large waves for surfers.
معنی(example):
امواج زمینی این فصل برای گرفتن امواج بزرگ عالی هستند.
مثال:
The groundswells this season are perfect for catching big waves.
معنی فارسی کلمه groundswells
:
امواجی که به دلیل تغییرات فشار در آب به وجود میآیند و میتوانند در دریاهای عمیق و سواحل به شکل بزرگتری نمایان شوند.