معنی فارسی group-think
B2تفکر جمعی، حالتی است که در آن افراد در یک گروه باهم طوری فکر میکنند که به دلیل فشار اجتماعی و تمایل به توافق، دیدگاههای انتقادی و خلاقانه کاهش مییابد.
A psychological phenomenon where the desire for harmony in a decision-making group leads to irrational or dysfunctional outcomes.
- NOUN
example
معنی(example):
این تیم به تفکر جمعی افتاد و تصمیم اشتباهی گرفت.
مثال:
The team fell into group-think and made a poor decision.
معنی(example):
تفکر جمعی میتواند خلاقیت را خفه کند و به انتخابهای بد منجر شود.
مثال:
Group-think can stifle creativity and lead to bad choices.
معنی فارسی کلمه group-think
:
تفکر جمعی، حالتی است که در آن افراد در یک گروه باهم طوری فکر میکنند که به دلیل فشار اجتماعی و تمایل به توافق، دیدگاههای انتقادی و خلاقانه کاهش مییابد.