معنی فارسی groupable
B1قابل گروهبندی، به معنی اینکه میتوان اشیاء یا اطلاعات را بر اساس ویژگیهای مشترک در گروههای مجزا قرار داد.
Capable of being arranged into groups based on shared characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مجموعه از اشیاء با رنگهایشان قابل گروهبندی است.
مثال:
This collection of items is groupable by their colors.
معنی(example):
شما میتوانید با دادههای ارائه شده یک نمودار قابل گروهبندی بسازید.
مثال:
You can create a groupable chart with the data provided.
معنی فارسی کلمه groupable
:
قابل گروهبندی، به معنی اینکه میتوان اشیاء یا اطلاعات را بر اساس ویژگیهای مشترک در گروههای مجزا قرار داد.