معنی فارسی grouped
B2 /ɡɹuːpt/گروهبندی شده به معنی جمعآوری یا سازماندهی موارد به صورت دستههای مشخص است.
Arranged into categories or groups based on shared characteristics.
- verb
verb
معنی(verb):
To put together to form a group.
مثال:
group the dogs by hair colour
معنی(verb):
To come together to form a group.
example
معنی(example):
اقلام بر اساس رنگ گروهبندی شدند تا انتخاب آسانتر باشد.
مثال:
The items were grouped by color for easier selection.
معنی(example):
دانشآموزان برای کار پروژه خود را گروهبندی کردند.
مثال:
Students grouped themselves for the project work.
معنی فارسی کلمه grouped
:
گروهبندی شده به معنی جمعآوری یا سازماندهی موارد به صورت دستههای مشخص است.