معنی فارسی groved
B1حالت یا عمل درختانی که شکوفه میزنند و رویش میکنند.
To produce leaves or flowers; to thrive or grow.
- VERB
example
معنی(example):
در بهار، درختان به زیبایی شکوفه زدند.
مثال:
The trees groved beautifully in the spring.
معنی(example):
هنرمند منظره را با رنگهای زنده نقاشی کرد.
مثال:
The artist groved the landscape with vibrant colors.
معنی فارسی کلمه groved
:
حالت یا عمل درختانی که شکوفه میزنند و رویش میکنند.