معنی فارسی growed
B1رشد کرده به معنی فرایند به دست آوردن اندازه یا وضعیت جدید است.
The past form of grow; successfully cultivated or developed.
- VERB
example
معنی(example):
او بهترین گوجهفرنگیها را در محله پرورش داد.
مثال:
He growed the best tomatoes in the neighborhood.
معنی(example):
سال گذشته، من در باغم چند گل پرورش دادم.
مثال:
Last year, I growed some flowers in my garden.
معنی فارسی کلمه growed
:
رشد کرده به معنی فرایند به دست آوردن اندازه یا وضعیت جدید است.