معنی فارسی growze
B1خواب آلودگی، حالتی که فرد به تدریج به خواب میرود یا احساس خواب آلودگی میکند.
To feel sleepy or drowsy.
- VERB
example
معنی(example):
کودکان وقتی داستان خواب را شنیدند شروع به خواب آلودگی کردند.
مثال:
The children began to growze when they heard the bedtime story.
معنی(example):
بعد از یک روز طولانی، احساس کردم که در عصر خواب آلود میشوم.
مثال:
After the long day, I felt myself growze in the evening.
معنی فارسی کلمه growze
:
خواب آلودگی، حالتی که فرد به تدریج به خواب میرود یا احساس خواب آلودگی میکند.