معنی فارسی grrrl
B2زنی که قاطع، مستقل و قوی است و به زنانگی و قدرت زنان اهمیت میدهد.
A term often used to describe a feminist young woman who is assertive and confident.
- noun
noun
معنی(noun):
Elongated form of grr.
معنی(noun):
A riot grrrl.
example
معنی(example):
او به عنوان یک گریل که موسیقی پانک را دوست دارد، شناخته میشود.
مثال:
She identifies as a grrrl who loves punk music.
معنی(example):
حرکت گریل زنان را در موسیقی توانمندسازی کرد.
مثال:
The grrrl movement empowered women in music.
معنی فارسی کلمه grrrl
:
زنی که قاطع، مستقل و قوی است و به زنانگی و قدرت زنان اهمیت میدهد.