معنی فارسی guanciale
B2نوعی ژامبون ایتالیایی که از گونههای پشمالوی خوک در ناحیه سر تهیه میشود و در غذاها استفاده میشود.
An Italian dry-cured meat made from the pork jowl or cheeks, used in various dishes.
- noun
noun
معنی(noun):
An Italian dish of fatty bacon prepared from pig cheeks.
example
معنی(example):
گوچاله یک فرآورده گوشتی ایتالیایی است که از گونههای پشمالوی خوک تهیه میشود.
مثال:
Guanciale is an Italian cured meat made from pork cheek.
معنی(example):
برای یک دستور کربناره اصیل، باید از گوچاله استفاده کنید.
مثال:
You should use guanciale for an authentic carbonara recipe.
معنی فارسی کلمه guanciale
:
نوعی ژامبون ایتالیایی که از گونههای پشمالوی خوک در ناحیه سر تهیه میشود و در غذاها استفاده میشود.