معنی فارسی guardedness
B1احتیاط، به معنای دوری از ابراز احساسات و دروننگر بودن.
The quality of being cautious and not revealing too much.
- NOUN
example
معنی(example):
احتیاط او نشان داد که از اعتماد کردن میترسد.
مثال:
Her guardedness showed that she was afraid to trust.
معنی(example):
احتیاط در بیان او فهمیدن او را سخت کرد.
مثال:
The guardedness of his expressions made it hard to understand him.
معنی فارسی کلمه guardedness
:
احتیاط، به معنای دوری از ابراز احساسات و دروننگر بودن.