معنی فارسی guerrilla war

C2

جنگی که در آن گروه‌های کوچک به‌صورت غیرمستقیم و با کمین به دشمن حمله می‌کنند.

A form of irregular warfare in which small groups use hit-and-run tactics.

example
معنی(example):

تاکتیک‌های جنگ چریکی توسط گروه‌های کوچک استفاده می‌شوند.

مثال:

Guerrilla war tactics are used by small groups.

معنی(example):

در جنگل، جنگ چریکی می‌تواند بسیار موثر باشد.

مثال:

In the jungle, guerrilla war can be very effective.

معنی فارسی کلمه guerrilla war

: معنی guerrilla war به فارسی

جنگی که در آن گروه‌های کوچک به‌صورت غیرمستقیم و با کمین به دشمن حمله می‌کنند.