معنی فارسی guildsman
B2 /ˈɡɪldzmən/عضو انجمن، کسی که به یک انجمن حرفهای یا تجاری تعلق دارد.
A member of a guild, typically skilled in a specific trade.
- noun
noun
معنی(noun):
A male member of a guild.
example
معنی(example):
عضو انجمن به مهارتهای خود افتخار میکرد.
مثال:
The guildsman took pride in his craftsmanship.
معنی(example):
به عنوان یک عضو انجمن، او در حرفهاش مورد احترام بود.
مثال:
As a guildsman, he was respected in his trade.
معنی فارسی کلمه guildsman
:
عضو انجمن، کسی که به یک انجمن حرفهای یا تجاری تعلق دارد.