معنی فارسی guiles
B2فریبکاریها و نیرنگها برای فریب دادن یا تحت تأثیر قرار دادن دیگران.
Cunning strategies or tricks used to deceive others.
- NOUN
example
معنی(example):
او از تمام فریبکاریهایش برای برنده شدن در بازی استفاده کرد.
مثال:
She used all her guiles to win the game.
معنی(example):
فریبکاریهای او اغلب او را از موقعیتهای دشوار نجات میدهد.
مثال:
His guiles often get him out of difficult situations.
معنی فارسی کلمه guiles
:
فریبکاریها و نیرنگها برای فریب دادن یا تحت تأثیر قرار دادن دیگران.