معنی فارسی guillotinement
B1گویلتینمنت به عمل اعدام با گیوتین اطلاق میشود و بار معنایی مخرّبی دارد.
The action of executing someone by guillotine; often associated with historical events.
- NOUN
example
معنی(example):
گویلتینمنت زندانیان موضوعی بحثبرانگیز بود.
مثال:
The guillotinement of the prisoners was a controversial topic.
معنی(example):
بسیاری در مورد اخلاقی بودن گویلتینمنت در طول انقلاب بحث کردند.
مثال:
Many debated the morality of guillotinement during the revolution.
معنی فارسی کلمه guillotinement
:
گویلتینمنت به عمل اعدام با گیوتین اطلاق میشود و بار معنایی مخرّبی دارد.