معنی فارسی guinean
B1هر چیز یا کسی که به گینه مربوط باشد.
Relating to Guinea, its people, or its culture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک هنرمند گینهای است که به خاطر نقاشیهایش شناخته میشود.
مثال:
She is a Guinean artist known for her paintings.
معنی(example):
بسیاری از مردم گینه به فرهنگ خود افتخار میکنند.
مثال:
Many Guinean people are proud of their culture.
معنی فارسی کلمه guinean
:
هر چیز یا کسی که به گینه مربوط باشد.