معنی فارسی guiver

B1

نوعی وسیله یا اثر هنری که ظاهری خاص و عملکرد مفیدی دارد.

An artistic or functional object, often uniquely designed.

example
معنی(example):

گایور با دقت و جزئیات پیچیده ساخته شده بود.

مثال:

The guiver was meticulously crafted with intricate details.

معنی(example):

به عنوان یک گایور، هم اهداف زیبایی و هم عملکردی را خدمت می‌کند.

مثال:

As a guiver, it serves both aesthetic and functional purposes.

معنی فارسی کلمه guiver

: معنی guiver به فارسی

نوعی وسیله یا اثر هنری که ظاهری خاص و عملکرد مفیدی دارد.