معنی فارسی gulo
B1نام علمی گونهای از گوشتخواران مربوط به خانواده گراز و خرس که به شدت و زکاوت معروفند.
A genus of carnivorous mammals known for their strength and intelligence.
- NOUN
example
معنی(example):
گولو به خاطر قدرت و زکاوتش شناخته شده است.
مثال:
The gulo is known for its strength and cunning.
معنی(example):
گولوها به صورت دستهجمعی شکار میکنند درست مانند گرگها.
مثال:
The gulo hunts in packs just like wolves.
معنی فارسی کلمه gulo
:
نام علمی گونهای از گوشتخواران مربوط به خانواده گراز و خرس که به شدت و زکاوت معروفند.