معنی فارسی gulosity
C1زیادهخواهی، تمایل به خوردن زیاد به ویژه غذاهای خوشمزه.
Excessive desire to eat; greed for food.
- noun
noun
معنی(noun):
Excessive appetite
example
معنی(example):
زیادهروی او در خوردن باعث شد که بیش از حد شکلات بخورد.
مثال:
His gulosity led him to eat too much chocolate.
معنی(example):
او به خاطر زیادهروی در جشن انتقاد شد.
مثال:
She was criticized for her gulosity during the feast.
معنی فارسی کلمه gulosity
:
زیادهخواهی، تمایل به خوردن زیاد به ویژه غذاهای خوشمزه.