معنی فارسی gum field

B1

زمینی که در آن درختان شیره‌زا وجود دارد.

A plot of land where gum-producing trees are cultivated.

example
معنی(example):

زمینی که درختان بلندی پر بود.

مثال:

The gum field was filled with tall trees.

معنی(example):

آنها برای یافتن بهترین درختان به زمین شیره‌زاری سرک کشیدند.

مثال:

They explored the gum field to find the best trees.

معنی فارسی کلمه gum field

: معنی gum field به فارسی

زمینی که در آن درختان شیره‌زا وجود دارد.