معنی فارسی gummatous
B1گماتوس، به وضعیتی اشاره دارد که شامل وجود مواد چسبناک یا زخمهای چسبناک است.
Pertaining to or characterized by the presence of gum or thick sticky substance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وضعیت گماتوس گیاه نشاندهنده این بود که او سلامت نیست.
مثال:
The gummatous condition of the plant indicated it was unhealthy.
معنی(example):
زخمهای گماتوس میتوانند نشانهای از عفونتهای خاص باشند.
مثال:
Gummatous lesions can be a sign of certain infections.
معنی فارسی کلمه gummatous
:
گماتوس، به وضعیتی اشاره دارد که شامل وجود مواد چسبناک یا زخمهای چسبناک است.