معنی فارسی gumsucker
B1معمولاً به شخصی اطلاق میشود که مرتباً از چیزی یا کسی بهرهبرداری میکند.
A term for someone who excessively seeks or has a fondness for something.
- NOUN
example
معنی(example):
این نوزاد یک مکنده بد است.
مثال:
The baby is a terrible gumsucker.
معنی(example):
او به شدت به شیرینی علاقه دارد.
مثال:
He is such a gumsucker for candy.
معنی فارسی کلمه gumsucker
:
معمولاً به شخصی اطلاق میشود که مرتباً از چیزی یا کسی بهرهبرداری میکند.