معنی فارسی gunged
B1گانج شدن، حالتی است که فردی با مواد چسبناک یا کثیف پوشانده میشود.
To be covered with a sticky or messy substance, often for entertainment purposes.
- verb
verb
معنی(verb):
(often with "up") To clog with gunge.
معنی(verb):
To cover with gunge.
example
معنی(example):
او در حین بازی کثیف در مهمانی گانج شد.
مثال:
He got gunged during the messy game at the party.
معنی(example):
گانج شدن یک فعالیت محبوب در برخی از برنامههای واقعیتنمایی است.
مثال:
Getting gunged is a popular activity on certain reality shows.
معنی فارسی کلمه gunged
:
گانج شدن، حالتی است که فردی با مواد چسبناک یا کثیف پوشانده میشود.