معنی فارسی gunocracy

B1

حکومتی که تحت تأثیر سلاح‌ها و قدرت نظامی قرار دارد.

A form of government influenced by weapons and military power.

example
معنی(example):

گونوکراسی ممکن است بر قوانین منطقه تأثیر بگذارد.

مثال:

Gunocracy might influence the laws in the region.

معنی(example):

مفهوم گونوکراسی سوالات مهمی درباره رهبری ایجاد می‌کند.

مثال:

The concept of gunocracy raises important questions about governance.

معنی فارسی کلمه gunocracy

: معنی gunocracy به فارسی

حکومتی که تحت تأثیر سلاح‌ها و قدرت نظامی قرار دارد.