معنی فارسی gunpowdery

B1

باروتی، اشاره به ویژگی یا بوی باروت دارد.

Having the smell or characteristics of gunpowder.

example
معنی(example):

جو در کارگاه قدیمی بوی باروت می‌داد و نوستالژیک بود.

مثال:

The atmosphere in the old workshop was gunpowdery and nostalgic.

معنی(example):

او باقی‌مانده باروتی را در لوله تفنگ عتیقه پیدا کرد.

مثال:

He found a gunpowdery residue in the barrel of the antique rifle.

معنی فارسی کلمه gunpowdery

: معنی gunpowdery به فارسی

باروتی، اشاره به ویژگی یا بوی باروت دارد.