معنی فارسی gunshot wound
B2زخمی ناشی از شلیک گلوله.
An injury resulting from being shot by a firearm.
- NOUN
example
معنی(example):
او با زخم گلوله به بیمارستان منتقل شد.
مثال:
He was taken to the hospital with a gunshot wound.
معنی(example):
پزشک زخم گلوله را با دقت درمان کرد.
مثال:
The doctor treated the gunshot wound carefully.
معنی فارسی کلمه gunshot wound
:
زخمی ناشی از شلیک گلوله.
