معنی فارسی gurgled

B1

خرخر کردن، صدای شاداب و کم‌صدایی که معمولاً از گلو و در هنگام آرامش یا خوشحالی شنیده می‌شود.

To make a bubbling or hollow sound, often associated with satisfaction or contentment.

verb
معنی(verb):

To flow with a bubbling sound.

مثال:

The bath water gurgled down the drain.

معنی(verb):

To make such a sound.

مثال:

The baby gurgled with delight.

example
معنی(example):

نوزاد با خوشحالی در گهواره‌اش خرخر کرد.

مثال:

The baby gurgled happily in her crib.

معنی(example):

او در حین نوشیدن آب از فواره خرخر کرد.

مثال:

He gurgled while drinking water from the fountain.

معنی فارسی کلمه gurgled

: معنی gurgled به فارسی

خرخر کردن، صدای شاداب و کم‌صدایی که معمولاً از گلو و در هنگام آرامش یا خوشحالی شنیده می‌شود.