معنی فارسی gutsy
B2 /ˈɡʌt.si/شجاع، دارای اعتماد به نفس و اراده قوی.
Having courage and determination; bold.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Marked by courage and determination in the face of difficulties or danger; having guts
معنی(adjective):
Not showing due respect
example
معنی(example):
او تصمیم شجاعانهای برای راهاندازی کسبوکار خودش گرفت.
مثال:
She made a gutsy decision to start her own business.
معنی(example):
یک ورزشکار شجاع همه چیز را برای پیروزی ریسک خواهد کرد.
مثال:
A gutsy athlete will risk it all for victory.
معنی فارسی کلمه gutsy
:
شجاع، دارای اعتماد به نفس و اراده قوی.
