معنی فارسی guzzler
B1قورتدهنده، شخصی که مقدار زیادی از چیزی را به سرعت مینوشد یا میخورد.
A person who consumes something, especially drinks, in large quantities.
- noun
noun
معنی(noun):
Somebody or something which guzzles.
example
معنی(example):
او در مورد آب بسیار قورتدهنده است.
مثال:
He's such a guzzler when it comes to water.
معنی(example):
او او را قورتدهنده مینامد چون قهوه زیادی مینوشد.
مثال:
She calls him a guzzler because he drinks so much coffee.
معنی فارسی کلمه guzzler
:
قورتدهنده، شخصی که مقدار زیادی از چیزی را به سرعت مینوشد یا میخورد.