معنی فارسی gyle

B1

گایل به شیوه یا الگوی خاصی از طراحی یا بافت اشاره دارد که جذابیت نازکی دارد.

A pattern or texture that is delicate and appealing.

example
معنی(example):

گایل پارچه زیبا بود که باید دیده می‌شد.

مثال:

The gyle of the fabric was beautiful to behold.

معنی(example):

او به گایل تابلو نقاشی در گالری تحسین کرد.

مثال:

She admired the gyle of the painting in the gallery.

معنی فارسی کلمه gyle

: معنی gyle به فارسی

گایل به شیوه یا الگوی خاصی از طراحی یا بافت اشاره دارد که جذابیت نازکی دارد.