معنی فارسی gymnastical

B1

دارای ویژگی‌های مربوط به ژیمناستیک، به تمرینات یا حرکات بدنی اشاره دارد.

Relating to gymnastics or the practice of gymnastics.

example
معنی(example):

ژیمناست یک مراسم ژیمناستیک را بدون نقص اجرا کرد.

مثال:

The gymnast performed a gymnastical routine flawlessly.

معنی(example):

مهارت‌های ژیمناستیک او همه را در رقابت تحت تاثیر قرار داد.

مثال:

Her gymnastical skills impressed everyone at the competition.

معنی فارسی کلمه gymnastical

:

دارای ویژگی‌های مربوط به ژیمناستیک، به تمرینات یا حرکات بدنی اشاره دارد.