معنی فارسی gynecomaniacal
B1به اوضاع یا حالاتی اطلاق میشود که به شدت به موضوعاتی مرتبط با سینه در مردان و مسائل آن وسواس دارد.
Relating to or characteristic of a person obsessed with male breast development.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
علاقههای گاینامانیائی او در مجموعه هنریاش واضح بود.
مثال:
His gynecomaniacal interests were evident in his art collection.
معنی(example):
رفتار گاینامانیائی شخصیت ناشی از عدماحساس امنیت عمیق بود.
مثال:
The gynecomaniacal behavior of the character revealed deep insecurities.
معنی فارسی کلمه gynecomaniacal
:به اوضاع یا حالاتی اطلاق میشود که به شدت به موضوعاتی مرتبط با سینه در مردان و مسائل آن وسواس دارد.