معنی فارسی habile

B1

چابک، بااستعداد و ماهر در انجام کارهای مختلف.

Skillful; adept or nimble, especially in mental or physical tasks.

adjective
معنی(adjective):

Generally able or adroit; handy.

example
معنی(example):

او در حل معماها بسیار چابک است.

مثال:

He is very habile at solving puzzles.

معنی(example):

با رویکرد چابک، او توانست توافق بهتری را مذاکره کند.

مثال:

With a habile approach, she managed to negotiate a better deal.

معنی فارسی کلمه habile

: معنی habile به فارسی

چابک، بااستعداد و ماهر در انجام کارهای مختلف.