معنی فارسی habitancy
B1سکونت به معنی وجود ساکنان در یک منطقه خاص است.
The state or condition of inhabiting a place.
- NOUN
example
معنی(example):
جمعیت این منطقه در طول سالها افزایش یافته است.
مثال:
The habitancy of the area has increased over the years.
معنی(example):
زندگی در شهرها معمولاً به مسائل زیستمحیطی منجر میشود.
مثال:
Habitancy in cities often leads to environmental issues.
معنی فارسی کلمه habitancy
:
سکونت به معنی وجود ساکنان در یک منطقه خاص است.