معنی فارسی habitué

C2 /həˈbɪt͡ʃuˌeɪ/

مشتری دائمی یا کسی که به طور مکرر به یک مکان می‌رود.

A habitual patron or visitor.

noun
معنی(noun):

One who frequents a place.

مثال:

A month ago the new smoking ban turned thousands of bar-room habitués into reluctant exiles from their usual corner seat.

معنی(noun):

A devotee.

example
معنی(example):

او یکی از مشتریان دائمی این کافه است و هر روز می‌آید.

مثال:

He is a habitué of this café, visiting every day.

معنی(example):

به عنوان یک مشتری دائمی، او تمام کارکنان را به نام می‌شناسد.

مثال:

As a habitué, she knows all the staff by name.

معنی فارسی کلمه habitué

: معنی habitué به فارسی

مشتری دائمی یا کسی که به طور مکرر به یک مکان می‌رود.