معنی فارسی hackie

B1

شخصی که مهارت‌های هک و برنامه‌نویسی دارد.

A person skilled in hacking or programming.

example
معنی(example):

یک هکی معمولاً با زبان‌های برنامه‌نویسی مختلف آشناست.

مثال:

A hackie often knows various programming languages.

معنی(example):

بودن یک هکی نیاز به تمرین و تعهد زیادی دارد.

مثال:

Being a hackie requires a lot of practice and dedication.

معنی فارسی کلمه hackie

: معنی hackie به فارسی

شخصی که مهارت‌های هک و برنامه‌نویسی دارد.