معنی فارسی hackingly

B1

به شیوه‌ای که به هک کردن یا برنامه‌نویسی مرتبط است.

In a manner related to hacking or programming, often creative and unconventional.

example
معنی(example):

او مفهوم هک به صورت هکینگی را به مبتدیان توضیح داد.

مثال:

He explained the concept of hackingly to the beginners.

معنی(example):

او به شیوه‌ای هکینگی به مشکل نزدیک شد و از روش‌های خلاقانه استفاده کرد.

مثال:

She approached the problem hackingly, using creative methods.

معنی فارسی کلمه hackingly

: معنی hackingly به فارسی

به شیوه‌ای که به هک کردن یا برنامه‌نویسی مرتبط است.