معنی فارسی hadland
B1نام یک منطقه یا مکان، که ممکن است به زیباییهای طبیعی آن اشاره داشته باشد.
A place or region, often recognized for its natural beauty.
- OTHER
example
معنی(example):
هَدِلند به خاطر چشماندازهای زیبا شناخته شده است.
مثال:
Hadland is known for its beautiful landscapes.
معنی(example):
بسیاری از گردشگران در تابستان به هَدِلند سفر میکنند.
مثال:
Many tourists visit Hadland during the summer.
معنی فارسی کلمه hadland
:
نام یک منطقه یا مکان، که ممکن است به زیباییهای طبیعی آن اشاره داشته باشد.