معنی فارسی haemorrhoidal
B1مربوط به هموروئید یا نشانه‌های آن، معمولاً در ناحیه مقعد.
Relating to hemorrhoids or their symptoms, usually in the anal area.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
درد هموروئیدی می‌تواند بسیار ناراحت‌کننده باشد.
مثال:
Haemorrhoidal pain can be quite uncomfortable.
معنی(example):
بسیاری از افراد به دنبال تسکین علائم هموروئید هستند.
مثال:
Many people seek relief from haemorrhoidal symptoms.
معنی فارسی کلمه haemorrhoidal
:
مربوط به هموروئید یا نشانه‌های آن، معمولاً در ناحیه مقعد.
