معنی فارسی haemostasis
C2فرایندی که توسط آن جریان خون در بدن کنترل می‌شود و مانع خونریزی می‌شود.
The process of stopping bleeding or the flow of blood.
- noun
noun
معنی(noun):
The process of keeping blood inside a damaged vessel to stop bleeding.
example
معنی(example):
توانایی بدن برای دستیابی به هموستاز مهم است.
مثال:
The body’s ability to achieve haemostasis is important.
معنی(example):
هموستاز فرآیندی است که از خونریزی جلوگیری می‌کند.
مثال:
Haemostasis is the process that prevents bleeding.
معنی فارسی کلمه haemostasis
:
فرایندی که توسط آن جریان خون در بدن کنترل می‌شود و مانع خونریزی می‌شود.
