معنی فارسی hafts
B1دسته، قسمت ابزار که معمولاً دست را نگه می‌دارد.
The handle of a tool or implement.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
The handle of a tool or weapon.
معنی(noun):
A piece of mountain pasture to which a farm animal has become hefted.
verb
معنی(verb):
To fit a handle to (a tool or weapon); to grip by the handle
example
معنی(example):
دسته‌های ابزارها از مواد با دوام ساخته شده بودند.
مثال:
The hafts of the tools were made from durable materials.
معنی(example):
او با دقت دسته‌های ابزار باغبانی جدیدش را انتخاب کرد.
مثال:
She carefully chose the hafts for her new garden tools.
معنی فارسی کلمه hafts
:
دسته، قسمت ابزار که معمولاً دست را نگه می‌دارد.
