معنی فارسی hagride
B1هگراید، سفری هیجانانگیز و پرماجرا، معمولاً با حیوانی افسانهای یا در شرایط جادویی.
An exciting ride often associated with mythical creatures or magical experiences.
- NOUN
example
معنی(example):
جادوگر سفری هگرایدی از میان جنگل تاریک داشت.
مثال:
The wizard took a hagr ride through the dark forest.
معنی(example):
در طول جشنواره، ما بر روی یک هگرید که هیجانانگیز بود، سوار شدیم.
مثال:
During the festival, we went on a hagr ride that was thrilling.
معنی فارسی کلمه hagride
:
هگراید، سفری هیجانانگیز و پرماجرا، معمولاً با حیوانی افسانهای یا در شرایط جادویی.